*کوتاه برای تو*
شاعر می شوم
لب که باز میکنی
عاشق...
************
غصه میخوری
بغض میشوم
خنده میکنی
پرنده ای رها...
************
چشم که میبندی
امید می رود از دل
نگاه که میکنی
دل و دین از دست
***********
می آیی
خاطره میسازیم
می روی
عاشقانه می بازیم...
وقتی کسی در کنارت هست
خوب نگاهش کن
به تمام جزئیاتش
به لبخند بین حرف هایش
به سبک ادای کلماتش
به شیوه ی راه رفتنش.نشستنش
به چشم هایش خیره شو
دست هایش رو به حافظه ات بسپار
گاهی آدم ها اینقدر سریع میروند
که حسرت یک نگاه سرسری را هم به دلت میگذارند
روزی میرسد.
بی هیچ خبری
با کوله بار تنهاییم.
در جاده های بی انتهای این دنیای عجیب.
راه خواهم افتاد.
من که غریبم.
چه فرقی دارد کجای این دنیا باشم.
همه جای جهان تنهایی با من است...!
هر نفس درد است که می کشم!
ای کاش یا بودی
یا اصلا نبودی!!!
این که هستی
و کنارم نیستی!
دیوانه ام میکند...!!!
جغرافیای کوچک من بازوان توست …
ای کاش تنگ تر شود این سرزمین من….
نمى دانم چه رابطه ایست ؟
بین نبودنت با رنگ ها
دلتنگ تو که میشوم
زندگى ام سیاه مى شود !
نمیـــدانمـــ
تعبیـــر نگاهتــــ
خداحافظـ یستـ ـ
یا انتــــــظار ؟!
با چتـــر باشم
یا بدون چتر….
فرقی نمیکند …
” بی او خیــــــس بارانم “…
دیگر احتیــاط لازم نیستــــــ…
شکستنی ها شکست،
هرطور مایلیـــــد حمــــل کنیــــــد…!!!